معنی کارور مخابراتی
حل جدول
اپراتور
کارور
معادل فارسی اپراتور
برج مخابراتی
دکل
ماهواره مخابراتی
اسکایپ
نوعی سیستم مخابراتی
تلهتکس
از وسایل مخابراتی
بیسیم
برج مخابراتی تهران
میلاد
فارسی به انگلیسی
Functional, Operator, Utilitarian
چیز کارور
Utility
کارور (پزشکی و حقوق و هنرها)
Practitioner
واژه پیشنهادی
پالس
از دستگاههای مخابراتی
تِلکس
رمانی از «ریموند کارور»
وقتی از عشق حرف می زنیم
از دستگاه های مخابراتی
تلفاکس
حرف اِم در فونتیک مخابراتی
مایک
معادل ابجد
1681